دو دوست قدیمی که جِس اِل را از نزدیک میشناختند از تجربیات خود راجع به این عضو الهام بخش صحبت میکنند.
«هاروی» : جِس.اِ نه تنها از نظر ظاهر بلکه از نظر شخصیتی هم بسیار ممتاز بود. اولین بار او را در کنفرانس «وارم بیچ» SA ملاقات کردم. کابینی که ما در آن اقامت داشتیم چهار اتاق داشت که جِس.اِل و همسرش در یکی از اتاقها و من و همسرم نیز در اتاقی دیگر بودیم.
در دو اتاق دیگر هم تِری.اِم و تِد.پی همراه همسرانشان اقامت داشتند. در آن زمان بود که همگی ما با هم دوست شدیم.
«دِیو» : من از طریق نوار کاستی که یکی از اعضای گروه ما از دفتر مرکزی راجع به کنفرانسهای کشوری دریافت کرده بود با جِس.اِل آشنا شدم. ما هنگام سفر برای شرکت در یک جلسه ماراتن به این نوار کاست گوش دادیم. قدرت سخنوری جِس.ِال یک نعمت خدادادی بود که ما برای اولین بار خارج از گروه خود با آن مواجه شدیم.
بعد از یک کنفرانس با او ملاقات کردم و در نهایت او راهنمای من شد. اگر بگویم که هیبت او مرا تا پای مرگ میترساند بیراه نگفتهام. درک جِس از بیماری و شور و اشتیاقی که در سخنرانیهای خود داشت برای معتادان جنسی بسیار روشنگر و در عین حال ترسناک بود. در اولین آشنایی با او متوجه شدم شدت عشق او به دوستان همدرد خود ناشی از اعتقاد او به این است که همگی ما با یک بیماری بالقوه کشنده روبرو هستیم.
«هاروی» : خوشبختانه من از شدت جدیت جِس اطلاعی نداشتم وگرنه از روی ترس از اینکه او راهنمای من شود سرباز میزدم. جِس یک نویسنده مشهور جهانی بود که یکی از مجموع کتابهای او یک میلیون نسخه فروش رفت. به یاد میآورم که جِس میگفت زمانی که من از روی تواضع میگویم نویسنده مشهوری هستم؛ با یادآوری و اذعان به اینکه این استعداد از طرف خداوند است یک روز دیگر را سپری میکنم.
از آنجایی که او مشهور بود، در تمام کشور سخنرانی میکرد. در شهرهای مختلفی هنگام سخنرانی او به نوعی به موضوع SA نیز اشاره میکرد. شهرهای اوکلاهاما و یوتا اولین جلسه SA را پس از سمینار کتاب جِس آغاز کرد.
جِس هدیهای که خداوند در نویسندگی به او داده بود را به انجمن آورد. او تاثیر زیادی روی بسیاری از نشریات انجمن داشت و اولین عضو بود که اعلام کرد از شهوت رها شده است.
«دِیو» : بله به یاد میآورم که وقتی در آگوست سال ۱۹۸۵ وارد انجمن شدم در مورد اصطلاح شهوت گیج بودم. نمیدانستم که معتاد هستم و در مقابل اجبار به خودارضایی کاملاً ناتوان هستم، اما مفهوم شهوت و اینکه چگونه نیروی محرک در رفتارهای اجباری است را درک نمیکردم.
دقیقاً به خاطر نمیآورم که کدام سخنرانی بود که کاملاً به یاد میآورم که در آن روز او تعریف خود را در مورد اینکه شهوت چگونه است را بازگو کرد. جِس گفت: از نظر من شهوت چیزی است که من میخواهم ولی خدا در آن لحظه به من نمیدهد. این سخنان در من طنین انداز شد و من آنها را دهها بار با خودم در جلسات تکرار کردم. از نظر من شهوت عبارت است از نشخوار ذهنی من در مورد چیزی یا کسی و اگر تسلیم نشوم عواقب بدی برای بهبودی من خواهد داشت.
«هاروی» : آیا به خاطر میآورید که جِس داستانهای زیادی از شرق برای ما تعریف میکرد؟ یکی از آن داستانها مربوط به چگونگی خنثی کردن فشار روی ماشه (اسلحه) بود. او قصه یک راهب هندی را میگفت که در جادهای همراه شاگردان خود مشغول قدم زدن بود. ناگهان زن زیبایی را در لباس فاخر دیدند که قادر به عبور از یک گودال گلی نبود. راهب هندی زن را بلند کرده و در سوی دیگر گودال به روی زمین گذاشت.
یکی ازشاگردانب سیارآشفته وگیج از راهب سؤال کرد: استاد چیزی که برای من قابل درک نیست این است که شما اجازه ندارید به این زن دست بزنید ولی شما نه تنها آن زن را لمس کردید بلکه او را بلند کرده و در سوی دیگر گودال به روی زمین گذاشتید؟ راهب پاسخ داد: بله شاگرد، من آن زن را بلند کرده و دوباره به روی زمین گذاشتم ولی بعد از طی کردن حدود ۳ کیلومتر از مسیر تو آن زن را هنوز با خود حمل میکنی.
او مطمناً داستان سُرای بزرگی بود و داستانهای او سرشار از موضوعات ارزشمند. او هدیه بزرگی به عنوان راهنما در ۹ سال زندگی من بود. او حتی یک هدیه برای تمام انجمن SA بود. او فوریه سال ۲۰۰۰ درگذشت اما اثر او در SA برای همیشه باقی خواهد ماند.
«دِیو» : من خاطرات بیشتری از او دارم اما تعریف او از شهوت تعریفی است که با خود حمل کرده و به دیگران منتقل میکنم تا این جاده سرنوشت را به خوشی طی کنم.
باشد که خداوند به این انجمن فوق العاده معتادان جنسی گمنام برکت دهد.
هاوری.اِی فلوریدا یو اس ای دیو.هِچ تِنِس یو اس ای