یافتن خداوند در زیبایی طبیعت
من « مایک » یک معتاد جنسی هستم که از تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۸۴ هوشیار می باشم. برنامه معتادان جنسی گمنام به من شانس زندگی دوباره را داده و نقشی محوری در بهبودی من ایفا کرده است. اما چیزهای دیگری هم به من کمک کرده اند
من « مایک » یک معتاد جنسی هستم که از تاریخ ۱۶ مرداد ۱۳۸۴ هوشیار می باشم. برنامه معتادان جنسی گمنام به من شانس زندگی دوباره را داده و نقشی محوری در بهبودی من ایفا کرده است. اما چیزهای دیگری هم به من کمک کرده اند
اگر بخواهم یک کلمه برای توصیف احساسم در بیشتر مدت عمرم را انتخاب کنم، "قطع شده" را انتخاب می کنم. هم در مهدکودک و هم در مدرسه به سختی با کسی دوست میشدم. راههای جذاب زیادی برای فرار از واقعیت وجود داشت: شکل دادن داستان در ذهنم، کتابهای ماجراجویانه و بازیهای ویدیویی.
شادی در بهبودی آخرین چیزی بود که زمانی که من وارد جلسات شدم به آن فکر میکردم. من به آخر خط رسیده بودم و فکر میکردم که دیگر هیچوقت لذت در زندگی من نخواهد بود و شادی خیلی کمی را دوباره خواهم داشت. من را در حال شهوترانی دیده بودند و به همین علت ازدواجم و ارتباطم با فرزندان نوجوانم از بین رفت. هیچوقت فکر نمیکردم در 6 سالی که به سرعت گذشت، من لذت را در زندگی پیدا خواهم کرد و در بهبودی شاد خواهم بود. با اجرا کردن اصول این انجمن در تمام امور زندگیام، من قادر بودهام که شادی و لذت را در تمامی بخشهای زندگیم شامل ارتباط با همسرم، اعضای خانوادهام و انجمن معتادان جنسی گمنام بازسازی کنم.
قبل از پیوستن به SA، فعالیتهایی را انجام میدادم که برای انجام آنها یک نیّت پنهان داشتم - شناختن یک مرد یا شناساندن خودم به یک مرد بعنوان یک "شوهر بالقوه". وقتی به این انگیزه های دیوانه وارم فکر می کنم، از خجالت در خودم جمع میشوم. در حالی که قدم چهارم را انجام می دادم، راهنمایم، از من پرسید که اگر هرگز ازدواج نکنم، میتوانم زندگی را بپذیرم؟
من سعی میکنم تا تجربه، نیرو و امید خودم را در مورد نقشی که پدرم روی کی در معتاد جنسی شدن و بهبودی من از آن، ایفا کرد، را به اشتراک بگذارم. به لطف اعتیاد و نقص های شخصیتی، ما هر دو این یک جاده پر دست انداز را طی کردیم.
عمیقا از اندیشه ها و دعاهای شما بسیار قدردانی میکنم . انتظار نامه های شما را نداشتم ، به همین خاطر دریافتشان برای من ارزش ویژه ای داشت . سپاسگزارم که از زمان لو رفتن جرمم تا زمان دستگیری ام 18 ماه طول کشید و در این بین من فرصت داشتم از لحاظ جنسی پاک شوم ، در جلسات SA شرکت کنم ، با یک راهنما قدم کار کنم ، مجددا به دوستان قدیمی ام در انجمن AA بپیوندم و همچنین از کمک درمانی حرفهای بهرمند شوم . من حتی توانستم برخی از جبران خسارت های قدم نهم را انجام دهم . به لطف خداوند و انجمنهای AA وSA من در ژوئن گذشته به ۴ سال هوشیاری جنسی و ۲۴ سال هوشیاری الکل دست یافتم .
من سابقه ی خوبی با شعارها دارم، شاید بتوان گفت که آنها زندگی من را نجات داده اند. در اوایل بهبودی ام در برنامه AA ، در گروه خانگی من که یک گروه سنت گرا و به قول معروف یک«مدرسه قدیمی» بود تا یک سال هوشیاری نمی توانستید در جلسات مشارکت کنید، (البته میتوانستیم سؤال بپرسیم).
من عاشق جملات کوتاه و معروفِ برنامه هستم. برای مغز من با حافظه یک ماهی قرمز، آنها دلپذیر هستند، به راحتی قابل یادآوری هستند و زمانی که من تمایل داشته باشم، قابل انجام دادن، هستند. موارد بسیار زیادی وجود دارد که به راحتی به ذهن خطور می کند، مانند "یک روز در یک زمان"، "راهنمایی منظم خوب"، "رها کن و به خدا بسپار"، و "خودت را سرزنش نکن". در حالی که این شعارها فوقالعاده هستند، دو شعار پایه گذارِ بهبودی من هستند و با مسیر زندگی ۱۲ قدمی من در هم تنیده شدهاند.
قبل از ورود به اس ای ، من باور نداشتم که شهوت تا چه اندازه برای من مهم است. من در تمام زندگی ام خودارضایی کرده بودم، گاهی اوقات از پورنوگرافی استفاده می کردم. زمانی که اعتیاد من در اوج بود، من چهار تا شش بار در ماه با مردان دیگر برون ریزی داشتم. من زندگی دوگانهای را تجربه میکردم که فکر میکردم یک زندگی دوگانه موفقیت آمیز بود. - از یک سو یک مربی موفق، پدر، شوهر و رهبر کلیسا و از سوی دیگر یک معتاد جنسی متعهد به خانواده.
راهنمایم و اعضای گروه خانگی انگلیسی زبانم به من پیشنهاد دادند که لیستی از چیزهایی که در پاکی SA به خاطر آنها سپاسگزارم را تهیه کنم. شاید آنها دیگر تحمل شکواییه های دائمی مرا نداشتند و به همین دلیل چنین پیشنهادی دادند که شاید مرا کمی ساکت کنند . راهنمای من از من خواست که یک چنین سپاسگزاری را توسعه دهم چرا که من ذاتا آدمی طعنه جو هستم که به دنبال خطای دیگران بوده و دائماً به نقش قربانی چسبیده ام